رقابت

ی روزی استاد و شاگردش  تو ی روز اافتابی

داشتن قدم میزدن ک دیگه استاد  خسته میشه رو به شاگردش 

میکنه و میگه:بیا چند دقیقه بشینیم 

.

.

.

بعد از چند دقیقه استاد  با عصاش ی خط میکشه رو شن های طلایی ساحل

 به شاگردش میگه: یه کاری کن این خط کوچیکتر بشه ،

شاگرد  خیلی سریع با دستش کمی از خطو پاک میکنه و یه نگاه ب استاد میکنه 

و میگه: خب کردم !

.

.

.

استاد :بهش ی نگاه میندازه و میگه : این راهش نیست 

بهش فک کن . شاگرد  هرچقد فک میکنه چیزی ب ذهنش نمیرسه 


و به استاد میگه : نمیدونم 

استاد  در جواب بهش میگه :



به تظرتون استاد چکار میکنه

جواب در ادامه مطلب 

استاد یه خط بزرگتر کنارش میکشه 

میگه حالا دیدی چقد اون خطه کوچیک شد 


❤️



۲ ۰
۲۶
تیر
دنیای کامپیوتر ...
🤔😃🤔
فکر کن 
۲۷
تیر
یاقوت ...
خودم میام وسط خط وایمیستم..:))
جان؟؟ 
۱
مرداد
Alireza z.i
والا رقابت ما که تموم شد :))
سلامم 
رقابت چیتوت تموم شد ؟
تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.